من يك زنم با آرزوي نوشتن، با دغدغه هايي كه هر چه بزرگتر مي شوند سختتر به زبان مي آيند..و اين يك وبلاگ است براي "گاه" هاي من..

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه

ماشين سازگارا

چند روز پيش تابناك عكسي رو منتشر كرد كه علي افشاي، اكبر گنجي و ژنرال سازگارا در حال گپ زدن بودن، موضوع صحبت هم احتمالا يا من و شما نوعي بوديم و سرنوشتمون با بمب اتم يا باز من و شما نوعي بوديم و سرنوشتمون با زلزله... هر چي بود موضوع خنده داري بود درست مثل حال و روز من و شما...

در مورد هر كدوم از آدمهايي كه توي اين عكس بودن خيلي حرفها ميشه زد، از علي افشاري كه هم دانشگاهي و دوست دوستهامون بوده و كلي انتقاد ريز و درشت بهش دارم تا اكبر گنجي و بيمارستان ميلاد رفتنمون و جلوي دانشگاه تهران كتك خوردن و دعا به جون عزيزش كردنمون.. اما از همه جالبتر ژنرال سابق سپاه پاسداران جمهوري ( شما مي تونين هر جور مي خواين صداش كنين) به شدت اسلامي ايران كه به شدت هم سنگ مردم رو به سينه اش ميزنه بود.
تا يه سال پيش كمتر كسي حتي از وجود اين آدم خبر داشت مگه اينكه گاهي اسمش رو تو روزنامه هاي همين رژيمي كه سهمش رو نداده ديده باشن... اما اين بسيج عمومي براي انتشار حرفهاش و نطقهاي به ظاهر ايران دوستانه اش... حكايتي داريم ما...
آقا من از اول از اين آدم خوشم نيومد كه نيومد، آخه يكي نبود تو اون شلوغي ها به اين آدم بگه شما كجاي پيازين؟ نه كتك خورتون ملسه( با اين س نوشته ميشه؟) نه كتك نخورتون به دردي مي خوره...

از اون روز كه اين عكس رو ديدم همش از خودم مي پرسم اين جنبش سبز و اعتراض به انتخابات اگر دخالت اين آقايون نبود، و فقط با رهبري هر چند ضعيف( بخوانيد محدود، بخوانيد با سنگ پراني، بخوانيد با دستهاي بسته) خود آقاي موسوي ، نتيجه بهتري نمي گرفت؟ كشته ي كمتري نمي داد؟ به مطالبات بيشتري نمي رسيد؟ اصلا شايد بزرگترين سنگ رو جلويي پاي موسوي و طرفداراش همين آقايون پرت كردن...شاعر خوب گفته "آب را گل نكنيم آقا".. آخه يكي نيست به اين آقايون بگه شما كه از اين آب نمي خورين حالا ديگه چرا گل آلودش مي كنين؟ سپاهي، سپاهيه ديگه حالا چه با كت شلوار و كراوات، چه با باتوم و چفيه...چه اينجا رو موتور، چه اونور آبها توي بنز آخرين مدل( من نمي دونم اين آقا ماشينش چيه به خدا، فقط خواستم فحش داده باشم)

به هر حال كاش اين آقايون هم از خودشون بپرسن كه اگه ما با حرفها و جوگيريها و جو سازيهاي نادرست و حساب نشده امون توي كار اين مردم كه بار اصلي به دوششونه دخالت نمي كرديم، وضعيت فرق مي كرد؟ الان كي كجاي دنيا ايستاده بود؟

هیچ نظری موجود نیست: